مهمانی فرزندان روح ا...

ما را به ضیافت خود بپذیرید که شما میزبانید و ما مهمان

مهمانی فرزندان روح ا...

ما را به ضیافت خود بپذیرید که شما میزبانید و ما مهمان

وداع

بسم الله الرحمن الرحیم

امشب دوباره غمی جان گرفته است

امشب دلم هوای شهیدان گرفته است

تمام شد.....مهمونی ما تمام شده ...........باید رفت باید این ضیافت رو برای جدید تر ها گذاشت و رفت .باید آرزوی یه صبح نمناک ...آرزوی خریدن چندتا شاخه گل ،آرزوی حسادت به حال اسکناسهایی که کسی داشته و تونسته گلهای قشنگ بخره رو بذاری و بری

تموم شد ،دیگه شهدا برات شیرینی نمیارن

این عکس غریبونه مهمونامونه........یاد اومدنتنون بخیر ...یاد همه چیز. 

 

 

من میزبان گم کرده ام

بسم الله الرحمن الرحیم

موقع خداحافظی بدجوری دل همه مان گرفته بود ....داشتیم می رفتیم . توی اتوبوس نوای

آمده ام

آمدم ای شاه پناهم بده

خط امانی ز گناهم بده ..

ای حرمت ملجا درماندگان

دور مران از در و راهم بده ....

 صورت ها خیس شده بود . دلمان  می خواست قبل از سوار شدن و رسیدن به راه آهن گنبد را بار دیگر ببینیم ولی مسیر دیگری بود .

نوای نسیمی جان فزا می آید را گذاشته بودیم

ناگهان از پشت ساختمان ها ....

چند ساعت اول را روضه گذاشتیم و آرام آرام حرم هم از دیده ها گم شد ....مولایمان را دوباره گم کردیم ....

دلم از مشهد فقط نگرفته بود

از این گرفته بود که 11 امام دیگر را ندیده گم کرده ایم ....امام صادق چقدر موضوعیت داره برامون ...گم شدیم تو این لجن ها ...

بقیع را , کاظمین را ،کربلا را.........

و سامرا را ...

و امام حی مان ....

افطاری با شهدا

جالبی ش پایه بودن نیست ...جالبیش رفیق بودن با شهدای گمنامه ... 

آقا کاش ما هم یه افطاری می رفتیم پیش شهیدامون ...کاش ما هم یک بار کنارشون خرما می ذاشتیم دهنمون ....کاش این مدیریت استراتژیک همه جا نبود....هی  

شبهای آخر

بسم ا... 

 

کاش همه اش دستور می دادی .. 

کاش دیکتاتوری بود ... 

کاش تو همه اش می گفتی نه یک ماه که همیشه ... 

کاش می گفتی نخور...نگو...نکن...کمتر بخور...کمتر بگو...کمتر ... 

 

من بر خلاف این دوستان که جمعه ما را متفاوت از هر سال کردند!! دلم دیکتاتوری می خواهد... 

دیکتاتوری الهی تو.... 

  

باور کن دیگر نه تشنه می شوم نه گرسنه ... 

بگو...بگو تا تمام سال را مهمان بمانم ...بگو اتاقم را جمع نکنند... 

نگو که تنم طاقت نمی آورد ....چرا مرا قوی تر نیافریدی تا همه اش بتوانم احراز کنم این شرط مهمانیت را ... 

  

کاش رمضانت تمام نمی شد...انگار کم کم لبخند های آخرت هست ...انگار باید برویم