مهمانی فرزندان روح ا...

ما را به ضیافت خود بپذیرید که شما میزبانید و ما مهمان

مهمانی فرزندان روح ا...

ما را به ضیافت خود بپذیرید که شما میزبانید و ما مهمان

اگر کسی دفاعی دارد بسم ا...

بسم الله الرحمن الرحیم

 

  • من فزند روح ا... نیستم یعنی آرزو دارم که باشم ولی این اسم  فرزندان روح ا...مال مهمانان ماست آنها که هم خودشان را هم پدر شان را خوب می شناسم ....

راست می گویید مار ا چه به  مقتدایمان روح ا...

  • خیلی خوب هست که بجز امثال خودمان هم این افکار متعالی!!را بخوانند و نظر بدهند چون کلا برای هرکسی خطر غرق شدن در گنداب تفکراتش هست .
  • ولی این نباید باعث از دست رفتن اصول بحث شود ، مثلا یکی عصبانی شود و برود سراغ شخص گوینده !!بنده واقعا یک طرفدار نافهم  راهی هستم که با فهمی که ندارم حس می کنم درست  تر است ، اما لطفا به من کاری نداشته باشید ، حرف راست را از بچه هم باید شنید اگر هم دروغ است یا اشتباه مرحمت کنید همین جا تو دهنی اش را بزنید !!جدا استقبال می کنم منتها با دلیل و منطق نه با کلی گویی و تعصب که تو ....
  • درباره آنچه درباره آقای میرحسین موسوی و البته کلیت حرکت اصلاح طلبان فکر می کنم یک چیز است و دلایلی هم دارم ، یک حرف منطقی در نظرات بود که اگر میرحسین می خواست بیگانه پرستی کند چرا تا کنون با نظام بود ؟ اول نظرات عالیه !!خودم را می نویسم و بعد پاسخ خواهم داد
  • ببینید اصلا برویم پله اول !

من نقدهایی به عملکرد دولت نهم دارم (البته نه آنهایی که در مناظرات مطرح شد ) نزدیک انتخابات است من هم انصافا دلم می خواست می توانستم و به میرحسین رای میدادم ، چرا؟ چون برایم یک قهرمان ندیده  بود ، یک کسی که همیشه فکر می کردم بوی جنوب می دهد ، بویی از جنس لبخندی که وقتی جوانی با محاسن و لباسی ساده و یا دخترک جوانی با چادر از جلو صندلی چرخداری می گذرد می فهمدش...

 

·         تلاشم را هم کردم ...حالا هم میدانم ، در پست قبلی هم گفتم عده قلیلی ، خیلی قلیلی مذهبی هم در این راه هستند ، من فکر می کنم اینها گول خورده اند ولی اگر دفاعی از خود دارند بسم ا...

·         اولش از حضورش با اصلاح طلب ها تعجب کردم ...ولی گفتم شاید برای رای آوردن است ، هرچند برایم سخت بود در کنار کنفرانس برلین ها ، شیرین عبادی ها ، سروش (از دهه 70 به بعد )ها ، حجاریان ها ببینمش ، در کنار انبوه توهین های امثال ا.ی و س.ح به رهبرم ....ولی باز هم امیدوار بودم ....

·         یکی از دوستان برایم روزشمار ما و خاتمی می فرستاد ، می دیدم هر روز بدترین توهین ها و افتراها نه فقط به احمدی نژاد به اطافیانش به مردم روستایی و شهرستانها....

·         خانم رهنورد را هم شنیده بودم!!یعنی دلم همیشه پر بود که چرا هر از گاهی عکسهای بی حجاب زنی مسلمان که حجاب را پذیرفته در کشور اسلامی پخش می شود چرا برخورد نمی شود ...ولی حالا دیدمش ، دیدم  حمایتش را از عبادی !! به تناقض رسیده بودم!!ما را بگو دلمان برای حجاب که می سوخت!!

بیشتر خواستم بشناسمش هی بدتر می شد،

روزنامه ای از سال 88 ،آبان 58 با سردبیری شوهر جوان و نامی اش....

نظر را راجع به ولایت فقیه جویا شده بودند گفته بود:

 

"این حقی که به ولایت فقیه و شورای ولایت داده شده کاملا نفی کننده آن توانایی های انسان برای شناخت حق و باطل است. بنظر من این کارایی منفی است.ضعفش در این است که توان شاخت و مسئولیت را از مردم می گیرد.اصلا ولایت باید روشن شود که مسئله فیم بودن برای مردم نیست و مساله فقیه باید معلوم شود. شرایط فقاهت باید معلوم شود و در صورتی این دو مفهوم به همان معنی اصلی اسلامیش بر گردد نه به آن معنایی که بعدها پیدا شده و الان هم یک چیزی نیست که بشود واقعا صد در صد با این مفهومی که عرضه می شود بگویم مورد دفاع هر اسلام شناسی باشد.آن کدام فرداست که بتواند نماینده خدا باشد در روی زمین و بنابراین طبعا باید با توجه به اینکه خودخدا آزادی و اختیار به خود انسانها داده دیگر هیچ کس نمی تواند سلب آزادی و اختیار از انسانها بکند بعنوان اینکه من ولی هستم.

 

 

راجع به روحانیت :

سازمان روحانیت این ضعف را داشت که مکتبی نبود و از نظر بینش بسیار پایین بود. بعد از انقلاب در حقیقت تا حدود زیادی قدرت بدست روحانیتی که صدیق بود ولی بینش نداشت افتاد .گروه هایی که در طول انقلاب حضور داشتند ولی حضورشان بهیچوجه حالت فعال و مکتبی نبود."

 

تعجب کردم ، ولی دیدم خودشان درباره قبل انقلابشان گفته اند :در دانشگاه چند گروه بودند مذهبی ها و غیرمذهبی ها ی چپ و غربی ها  و...ولی من جزو هیچ کدامشان نبودم!!

 

نه اینها هیچ کدام چیزهای خیلی بدی برای یک خانم نیست، بدتر از این هم میشود ولی نه ، این دیگر اصلا بوی امام نمی دهد وقتی شیرین جان را مایه افتخار ایران می داند، وقتی مصاحبه م یکند و با افتخار می گوید راک  گوش می دهد و دوست دارد ....!

 

بعد عکسهایش را دست در دست میرحسین روی شیشه ماشینها دیدم، ظاهرش را ، استادیوم رفتن و حرف زدنش را  ...نه این به  الگوی ما حضرت زهرا هیچ شباهتی ندارد ...و بعد دیدم آینده شغلی را که برای خود متصور بود و نه ....این بار فائزه ای را برای تصمیم سازی کشورم نمی خواستم ....

 

·         هنوز به خود میرحسین امیدوار بودم حرفهایش را دنبال کردم وحرفهای عجیبی شنیدم :

اینکه مردم غزه عزیزند ، ولی نه عزیز تر از مردم ایران ....

و یادم به سال 60 و درگیری های بچه ها در جبهه افتاده بود که با این حال امام در حد تعادلی بدانجا نیرو فرستاد و یا حاج احمد ....

شاید این دختری که سایه پشت چشمش را سبز کرده اینرا نفهمد ولی من باور دارم که ما همه عزیزیم به یک اندازه ...

اینکه می گوید حالا خیلی خیلی خیلی ترسناک شده وضع که احساس خطر کرده

ومن 18 تیر را بدترین روزها می دانستم که عقبه ای در اطرافش دم از آن می زدند و می خواستند 18 تیر دیگری بسازند!! نمی دانم ، واقعا نمی دانم چرا آنروز احساس خطر نکرده بود؟...

 

از سیاست خارجی دم می زد ، حرفهایش را قبول نداشتم ولی دیگر بعضی هایش هم خیلی پرت بود مثلا

می گفت :چه دلیلی دارد همسایه هایمان را ول کنیم برویم آنطرف دنیا ، آمریکای جنوبی میگفت از بس احمدی نژاد بد عمل کرده اینطوری شده...

و من می شنیدم حرفهای هیلاری کلینتون را که و ابراز نگرانی هایش از ایران در آمریکای لاتین ! که روزی حیاط خلوت آمریکا بوده است و حالا نیست ....و او هم می گفت ایران برود بچسبد به همسایه هایش !!!

                        در این حوزه کلا خیلی حرف ها زد که عینش را از سران دشمن شنیده بودم ...

با بچه ها شوخی می کردم که برویم بپرسیم او و هیلاری از یکجا حقوق نمی گیرند؟!!!

اگر حوصله داشتید بازهم می نویسم ...

هنوز هم به او امیدوار بودم ولی روز به روز خراب ترش کرد ...

 

 

و من همان نزدیک انتخابات منتظر چنین وقایعی بودم و حدس زدنش برای کسی خیلی سخت نبود ...

 

ببینید از اعضای کمیته اصلی میرحسین که به قول خودش آدم های سالمی هستند را دیدم تا پای حرف حجاریان هم نشستم ، اینها همه مشکلات خاص خود را دارند مثل ما

مثلا یکی شرقی ، غربی  فکر میکند یا حتی وابسته است یا نفوذی حتی

یکی افراط می کند یکی تفریط

و ...

 یک  مشکل مشترک دارند و آن  ولایت است ....

حالا یکی تویشان مذهبی تر است می گوید قبول دارم ولی انصافا نه آنچه اسلام می گوید ، بلکه در حد مدیر یک مدرسه هم نمی خواهند قبول کنند وگرنه الان حالشان این نبود وگرنه وقتی 5 شنبه بهشان می گفتند نماز جمعه نروید می زدند توی دهنشان  ...

به نظرم کل مشکل اینجاست ،

درباره شخص خود آقای موسوی هم حالا فقط اینرا می توانم بگویم که یا خیلی غافل است  و کلا تو باغ نیست یا که خودش را به این راه می زند که به هرحال خوب اسبابی برای بیگانه شده ...والا آمریکا هم دوست می خواهد چه کند ، کسی که بگوید مرگ برآمریکا(اگر بگوید!!که انگار نمی گوید)ولی یار سیاستهای آمریکا باشد برای او خیلی هم امن تر است ...

 

البته هرچه جلوتر می رویم امکان غفلت و جهالت کمتر می شود تا چند روز دیگر ذهنی در سطح تک سلولی هم قضایا را می فهمد

 

از طرفی به قول آقای جوادی آملی غیب می دانید مگر ، والا ما که نمی دانیم و مختصرگفتیم از کجا حرف می زنیم ولی اینها چه ؟

آقای جوادی که این را م یگوید را نمی خواهد آقای جوادی را تا و.قتی موافقشان می توانند استفاده کنند می خواهند ...

انتخابات را همین طور ،تا وقتی رای بیاورند

آقا را هم تا وقتی با اینها موافق باشند 100%

قانون هم همین طور....

 

بابا این تاریخ که برای نخواندن نیست واقعا من استقبال می کنم کسی بیاید و تفاوتهای میرحسین را با بنی صدر بنویسد فقط جر نزنید ! ملاک به قول امام حال فعلی افراد است وگرنه شیطان هم چه ها کرده است ....

چه شده که همه یار امام می کنند و هیچ کس تذکر آخر وصیت نامه امام را نمی گوید که :

-          من در طول مدت نهضت و انقلاب به واسطه سالوسی و اسلام نمایی بعضی افراد ذکری از آنان کرده و تمجیدی نموده ام ، که بعد فهمیدم از دغلبازی آنان اغفال شده ام . آن تمجیدها در حالی بود که خود را به جمهوری اسلامی متعهد و وفادار می نمایاندند، و نباید از آن مسائل سوءاستفاده شود. و میزان درهر کس حال فعلی او است .

 

وا...خیر الحاکمین 

نفاق وقتی دوباره دنبال آدم می گردد

بسم ا...

 

 

**همه آنچه در بیان جریانات اخیر می نویسم ، اصلا حمایتی از جریانی به نام راست را در خود ندارد که چه بسا در برهه هایی آنها هم رهبر را تا جایی که منافعشان هست می خواهند ، صحبت من بیشتر از آنکه حمایت از جناح باشد حمایت از عقیده ام در باره رهبرم ، نه به عنوان رهبر سیاسی که بعنوان رهبر دینی ام است.

 

 

+جریانی از بعد انقلاب کم کم زیر زمینی رشد کرد و با بهانه های مقدس ظاهری بعضی را جذب کرد بعضی هم با شناخت هدف واقعی حرکت جذب شدند . پیداکردن سران واقعی  آن اگر به این راحتی بود نامش جریان نفاق نمی شد ولی مهره هایی هم در ظاهر داشت که به عنوان تئوریسین های ظاهری اعلام نظر می کردند . در دوره اصلاحات اینها که همان وابستگان اصلی اصلاحات بودند فرصت یافتند و حرفهایی زدند که امروز به خیال خام خود می خواستند آنها را عملی کننند ،

 

چه می گفتند؟ اینها حکومت دینی نمی خواستند!!

خودشان و حرفهایشان کلا سکولاریته را می پسندد البته نمی توانستند اینها را باز گو کنند پس چه کردند؟

 

-          زمان امام خمینی، مردم را با نام اسلام به ضد اسلام کشیدند توی خیابان ...برای مبارزه با لایحه قصاص که به زعم آنها ضد حقوق بشر بود! و آن سخنرانی مشهور امام

 

-          زمانی را به سکوت و تقویت خود پرداختند تا دوباره در زمان حل شوند و دوباره بتوانند با کسب آّبرویی سر بر آوردند.

 

-          دوباره سر بر آوردند ، رفتند و پشت تریبون گفتند : ما برای مقابله با این حکومت سلطنت فقیه!!هیچ راهی نداریم پس بهتر است در جهت تضعیف آن کار کنیم تا خود به خود از کار بیافتد...می دانم باورتان نمی شود ولی اینها هست یکی دوبار هم نه ، بروید سراغ همین روزنامه های ارزشی !!دوره اصلاحات از این حرفها فراوان می زدند و کسی هم بهشان نمی گفت بالای چشمتان ابرو...

 

 

 

در دانشگاه که می دانستند همه تشنه ژستهای روشنفکری هستند و جوان ، سرمایه گذاری کردند و انصافا بد هم کار نکردند ، کار به جایی رسید که در مراسمی رسمی با پول بیت المال مملکت ! مجری روی سن آمد و به جای بنام خدا گفت به نام حامی آزادی ، شیرین عبادی

 

و آنوقت شیرین عبادی، (اولین زنی که حکم قضاوت را از حکومت پهلوی گرفت ، جایزه نوبل را به خاطر صدها پرونده ای که علیه ایران کشورش! و احکام اسلامی ! اقامه نموده بود گرفت ، و به بی حجاب گرفتن جایزه اش افتخار کرد )به بالای سن آمد و با ملکیان در مقابل انظار دست داد ....وای از دانشگاهی که بیت المال را صرف اینها کند ...

 

البته بودند افرادی که اینها را همان موقع شناختند ، ولی له شدند!! روزنامه ننگین و ضد ارزشی!! شلمچه را که یادتان هست؟

 

 

دوره اصلاحات که تمام شد به شان گفتند دست آورد دولت اصلاحات چه بود:گفتند در دستاوردهای دولت اصلاحات همین بس که حکومت را که امری آسمانی بود به زمین آورده شد و الان حتی اگر امام غایب هم حاضر شده و بر مسند حکومت بنشیند نه تنها باید به مردم برای کارهایش پاسخگو باشد بلکه حالا حتی می توان او را در ملا عام استیضاح نمود....(روزنامه سلام را که قبول دارید ، از کیهان نقل نکردم که اگر باور ندارید بروید از سلام بخوانید)

 

آنوقتها که قدرت داشتند که این همه نمی گفتند خط امام !

 

-دوباره به امیدی سربر آوردند ولی این بار بعد از 4 سال که کلی گفتمانها تغییر کرده ، به گواه مخالف و موافق در این 4 سال گفتمان مسئولین خیلی با مردم فرق کرده است . حالا دیگر با دو قشر مواجهند ، قشر مردم که اگر از این حرفها با آنها  بزنند مردم لهشان میکنند و قشری دانشجو و جوان(همینجا به خواهران و برادران درست حسابی دانشگاه خسته نباشید بگویم )که دست پرورده همان زحمات چندین ساله هستند و این 4 سال هنوز نتوانسته اینها را جذب کند.

اگر پشتوانه مردم مذهبی نباشد که می دانند زمین می خورند

پس چه کنند؟ برخوردی کاملا دوگانه !

از یک میتینگهای برج میلاد و دوست پسری که برای دوست دخترش دستبند سبز می بندد!!

از یک سو برنامه های تلویزیونی و امام امام کردن ....

 

هرچند ماجرا به همین جا ختم نمی شود ،

کلی زحمت برای در صحنه آوردن آدمی از همان گفتمان ولی استحاله شده !!کسی که حالا جلو همه این حرکات سکوت کند...

 

هنوز هم هست به یک پشتوانه مذهبی نیاز دارند ، در حالیکه به قول خود میر حسین هسته سالمی در جایی برنامه ریزی می کردند همین جریان قدیمی برنامه های دیگری ریخت و جلو رفت و

این شد که در فیلم استادیو م 12 هزار نفری آزادی باید می گشتید و چشم می کشیدی میان این همه آدم هایی که بوی عطر تند و رنگ آرایشهای سبزشان حالت را به هم میزد با انگشتانت هر وقت آدم نیمچه مذهبی هم می دیدی خوشحال می شدی!!

 

که تازه معلوم نبود وجود تو آنها را گول زده یا تو به هوای بودن امثال آنها آنجا رفته ای!!

 

البته سرمایه های دیگری هم بود که می شد از آنها استفاده کرد ، خانواده شهدا نه همه آنهایی که گول اینها را خوردند ، زن شهید همت حساب است ولی برادرش نه !! همسر حسن باقری مهم است ولی مادرش نه و کو انبوه خانواده های شهدا که با اینها نبودند!!

 

+بعد کم کم انقلاب مخملی باید کامل میشد از جو گیری سوء استفاده شد !!مگر راه راه امام و شهدا نیست ؟ صدای آمریکا چرا باید ما را بالای پشت بام ببرد؟ هیسسسسسسسس!!

مگر خط امام پشتیبانی از ولایت فقیه نیست ؟هیییییییییسسسسسسسسس نه او آدم خوبی نیست اینکه ولی فقیه نیست !!

 

مگر خط امام قانون مداری نیست ؟ هیسسسسس

مگر امام نمی گوید تو اگر نه قانون  نه مجلس نه شورای نگهبان نه رئیس جمهور را قبول نداری دیکتاتوری؟هیسسسس تو به اینها بگو فعلا دیکتاتور

 

مگر ....

مگر....

 

و حتی قرار می شود که نماز جمعه نیاییند و من از مذهبی هایی تعجب می کنم که این را هم شنیدند و باز شک نکردند .....

آری این خط ، خط امام است ولی از همان خط ها  که بازرگان روزی به ملت گفت هی نگویید خط امام ، خط امام در جیب من است ...

 

و یکروز گفت فرق من و خمینی این بود که من اسلام را برای ایران می خواستم و او ایران را برای اسلام ...

 

و نه هنوز بازرگان نسبت  به اینها پیغمبر بود ....

 

 

قبل از بحث، پیش فرض های بحث

بسم ا...الرحمن الرحیم

 

 

 

اول اینکه ما نباید در دو سو قرار بگیریم ،

یعنی اگر بگیریم گول خورده ایم ،

آقا هم اتفاقا با مطرح کردن اختلاف نظر با آقای هاشمی و در عین حال حمایت از او خواستند همین درس را به ما بدهند،

 

 

دوما درعین این اختلافهای فکری می توانیم به صحبتهای طرف مقابل اگر منطقی باشد گوش دهیم و با هم بحث کنیم و چیز های جدید یاد بگیریم ، البته به شرطی که هرگونه تعصبی را کنار بگذاریم از سن و پیشینه و شرایط بحث و آدم ها . وواقعا به قول امام عهد اخوت با کسی نداشته باشیم مگر برای اسلام

 

 

سوما  اینکه جو را قبل از احساساتی کردن منطقی کنیم و البته این جو نه تنها برای بحث بلبکه برای ذهن و فکر کردن خودمان هم چیز مفید تری است ،

نه تنها الان که در گذشته هم هرچه بنگریم سعی یک جریان نفاق در پنهان کردن خود در پوسته ای به نام دین بوده است ،

در این صورت شاید فکر کنید به هر دینداری می شود مشکوک بود ! که نکند این همان عناصر نفاق است !!

 

اما چیزی که در دین ماست اصل حسن الظن بر مومنین است که البته دلایل فراوانی دارد ، هرچند ممکن است در این صورت به این جریان نفاق فرصت هایی هم داده شود ، ولی اسلام فکر می کند به فواید دیگرش می ارزد ...

 

 

حالا این بار مانده یک طرف که همواره نامش گفتمان انقلاب بوده و فردی از گذشته همین گفتمان ...که برعکس اینکه باید هم دل و هم عقیده باشند هریک دیگری را محکوم هم می کند...

 

تا وقتی هر دو طرف به طرف مقابل بگویند ریا کار و مردم فریب فایده ندارد؛ چون بدون مدرک که حرف خیلی راحت است ...

 

من دلایل خوبی دارم که نشان بدهم این حرکتی که شروع شده همان جریان نفاق است  که حالا تمام سعی خود را کرده تا پوسته ای برای خود بیاید و در جمع حاضر شود در پست بعد منتظر مطلب باشید .

 

 


وقتی بعضی از ما خوابیم

 

در قسمت قبل دوستی پیغامی گذاشته بود...


نمی دانم چه می شود گفت ....

ما خوابیم و کسی فیلم سکسی فریاد مورچگان می سازد و کس دیگری به اینکه ستاد انتخابات ریاست جمهوری اسلامی اش را به دست او بدهد  افتخار می کند....


ما خوابیم و کسی می گوید از بی روسری جایزه نوبل گرفتن و دهها پرونده بر ضد کشورمان اقامه کردن افتخار می کند و کسی هم در کمیته بانوانش به او افتخار می کند....


ما خوابیم و کسی امید درجه یک آمریکا معرفی میشود  و .....


-     طیف‌شناسی عناصر اپوزیسیون که می‌توانند انقلاب مخملی را برای آمریکا تولید کنند: 
1-
اصلاح طلبان. شواهد نشان می‌دهد که رفرمیست‌ها درصدد ایجاد یک حکومت سکولار در ایران هستند

2- روشنفکران. این روشنفکران در دوره رئیس جمهوری خاتمی مشروعیت دینی نظام ایران را زیر سوال می‌بردند و اکنون نیز می‌برند، اما با سانسور روبرو شده‌اند. 


3-
سازمان‌های دانشجویی، کارگری و جامعه مدنی. دانشجویان و کارگران پیاده نظام انقلاب مخملی هستند که در واقعه 18 تیر 1378 در حمایت از خاتمی به صحنه آمدند، دفتر تحکیم وحدت، اکنون خود بر سر اتخاذ استراتژی درگیر کشمکش‌های درونی است. 


4- رضا پهلوی. وی به عنوان فرزند شاه سابق، خود را کاتالیزوری(تسریع کننده) می‌شناسد که سلطنت مشروطه را در تقابل با جمهوری اسلامی دنبال می‌کند اما هواداری در ایران ندارد. 

(منبع : موسسه بروکینگز ، مشاور سیاسی دمکراتهای آمریکا ، 2 روز قبل از انتخابات 

WWW.BROOKINGS.EDU)


و حتی از پسر شاه و مجاهدین هم جلو می افتد 



آقای موسوی خسته نباشید!!آقای خاتمی تبریکات ما را به خاطر نقش اول پروژه آژاکس2اتاق فکر اوباما بپذیرید !

حتما بهتر از ما م یدانید که آژاکس 1 را آمریکایی ها در کودتای 28 مرداد و سرنگونی مصدق به راه انداختند ، دستتان برای کمک در این کودتا بی درد ...


بعد مجمع روحانیون بیانیه می دهد که نه چرا ما را به خارج وصل م یکنید ، برادران دروغ تا کجا؟

با این سیاستها می خواستید رئیس جمهور ما بشوید ....


لا اقل شرم کنید و به خط امام بازگردید