مهمانی فرزندان روح ا...

ما را به ضیافت خود بپذیرید که شما میزبانید و ما مهمان

مهمانی فرزندان روح ا...

ما را به ضیافت خود بپذیرید که شما میزبانید و ما مهمان

عطاران سخیف

بسم الله الرحمن الرحیم  

 

اینه اون هنر متعالی ما ...قابل توجه دوستانی که زودتر خانه سینما رو تعطیل نکردن و گذاشتن این همه این هوس بازی ها ی دنیا زده هنرنما و البته نخ نما ژا بگیره ....بفرمایید تحویل بگیرید اینم برگزیده امسال خانه سینمای مرحوم (مرده ....مرحوم چرا) . 

اینم همون ذات کثیف و آشغالی که سالهاست ذائقه جوونای ما رو خراب می کنه ...با این وضع تهاجم فرهنگی یعنی همین فیلم هایی که این آدم ها بسازند....اگر اسرائیل و آرمیکا بخواهند جوانان یک کشور را همانطور که خود می گویند درگیر مسائل شهوانی و صدناریک غاز کنند دیگر چه باید بکنند...این جریان شبه هنری یا خوش بینامه خیلی غافل و پپه است  

یا با این هم ادعای هوش و ذکاوت خائن است ... 

 

من از این هنرمند ها متنفرم ...اصلا نه اینها که هنرمند نیستند هنرمند یعنی مرضیه محبوب یعنی بازیگر حضرت زکریا یعنی شهاب حسینی ... 

من از این دنیازدگان سخیف متنفرم چه اسمش عطاران باشد چه گلشیفته چه لیلا حاتمی چه هر ... 

 

++امام هادی (روحی و ارواح العالمین لنور کلامه الفدا) :‌ یکذ حدیثی دارن با این مضمون که بترس از کسی که به خودش اهانت کند و خودش را موهن بداند. 

 

 

به نقل از تابناک:چهارشنبه هفته گذشته رضا عطاران کارگردان فیلم «خوابم می آد» در جلسه نقد و بررسی فیلمش در برج میلاد در پاسخ به خبرنگار خبرگزاری نسیم، مبنی بر استفاده از شوخی های رکیک که در تمام آثار وی مشاهده می شود، گفت: "من آدم رکیکی هستم. تغییر هم نمی کنم. از نظر من خیلی از این مواردی که شما به عنوان شوخی رکیک ازش یاد می کنید مسائلی است که در تمام زندگی شما در جریان است. هیچ کدام از این بخش ها مثل فحش دادن و مسائل جنسی، مواردی نیست که نخواهیم از آن ها صحبت کنیم. هرچند که باید بگویم نگران نباشید من متعلق به سینمای سخیف هست".

به گزارش «بولتن» وی ادامه داد: "تا پیری،‌هرچقدر آدم بزرگتر می‌شود، متوجه می‌شود، توالت چیز بدی نیست، فحش دادن چیز بدی نیست، مسایل جنسی چیز بدی نیست و شما هم بعدا این‌ها را متوجه میشوی!"

این اظهارات عطاران که با سکوت معنادار بسیاری از مدعیان عرصه هنر و فرهنگ رو برو شد، پس از تاخیر یک هفته ای پاسخ داده شد.

حجت‌الاسلام شهاب مرادی در برنامه شب گذشته 'پارک ملت' در پاسخ به عطاران به نکته ای جالب اشاره کرد. وی گفت: به آن آقایی که مدافع سینمای سخیف بود عرض می‌کنم؛ ما اگر به دنبال سینمای سخیف بودیم نیازی به این همه هزینه نبود و انواع جذاب‌تر و با کیفیت‌تر آن را از هالیوود و سینمای غرب وارد می‌کردیم. هدف ما 'سینمای متعالی' است

یادداشت یک ....

طرف بردند توی زمین با لباس حریف فوتبال بازی کنه ....کلی دوید گل زد ...بعد هم که دید شر میشه گفت وا مگه منو بده بودید به خودی ها گل بزنم ؟ 

پ ن پ اون لباس پوشیده بودی ببینی جنسش چطوره !!.... 

واقعا متاسفم یا ما رو ...فرض کردن یا .... 

 

اشاره به یادداشت حسین علایی ۱۹ دی در روزنامه اطلاعات معلوم الحال ....  

 

نامه ای به آقای ضرغامی

این نامه ای بود که یکی از اهالی امیرکبیر به قلم خود به آ.ضرغامی  نوشته است ....کاش می شد واقعا پاسخی دریافت می شد 

 

 

 

 

 

بسم الله الرحمن الرحیم

 

ریاست محترم صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران

نگاهی به کارنامه صدا و سیما در چند سال اخیر نوید  ظهور و رشد جوانه های  غرور آفرینی را می دهد که بی شک با  زحمات مخلصانه ای در سطوح مختلف مدیریتی و اجرایی انجام گرفته است .با این وجود جایگاه ویژه کشور عزیزمان ایران به عنوان ام القرای جهان اسلام  شتاب در حرکت ها و جهش ها در همه ابعاد  و از همه مهم تر در بعد فرهنگی و تبلیغاتی می طلبد. این روز ها که  هر چند مدتی رتبه بندی  دانشگاه های جهان  نظر همه را برای بررسی وضعیت دانشگاههای مهم کشور به خود جلب می کند ،باری برای ما دنشجویان انقلابی و فرزندان امام روح الله  نقد  و بررسی بی بدیل ترین دانشگاه فرهنگی-اجتماعی  کشور  اهمیت بیشتری دارد. سوالات زیر سوالاتی هستند که در زمینه عملکرد  صداو سیما باید پاسخ داده شوند ؟

حرکت های راهبردی برای مبارزه با مصرف گرایی زمانی مناسب تر از سال جهاد اقتصادی فرصت وجود دارند و آیا اصلا از این رویه برنامه ریزی می توان چنین انتظاری داشت ؟ در حالیکه  نفع اقتصادی و فرهنگی دشمنان ما در مصرف بی رویه انواع کالاهای غیر ضروری و به روز رسانی های کوتاه مدت  مدلهایی است که گاه و بی گاه به بازار تزریق می کنند ، چرا  سریال ها،برنامه های آموزش آشپزی و مسابقات گوناگون باید بر این موج غیر عقلی و غیر شرعی دامن بزنند، صرف نظر از اینکه پولی از این بابت عاید سازمان بشود یا نشود، آیا مقوله فرهنگ یک جامعه به قیمت پخش هرگونه آگهی تبلیغاتی قابل معاوضه است  و اساسا آیا تبلیغات دنیای اومانیستی و سرمایه داری با تبلیغات جامعه اسلامی باید یکسان بوده و تابع مقررات مشابهی باشند؟ رواج این موضوعات در برنامه ها  گاهی چنان است که جلوگیری از اصراف و تبذیر در گام اول و مصرف گرایی در گام دوم  تمام حرف منتقدان می گردد و اصلا کار به تقویت روحیه  جهادی و حیات انقلابی  نمی رسد. در کدام راهبرد سعی شده است ساده زیستی و دوری از دنیازدگی به صورت قدم به قدم در جامعه ترویج شود ؟برعکس نگاهی به شیوه زندگی در غالب فیلم ها و سریال ها جامعه را قدم به قدم در راه فراهم کردن زندگی با تجمل و لوکس پیش می برد . آیا تربیت شدگان این مکتب ، همان مکتب امام را فرا می گیرند  که زندگی و وصایای ایشان سراسر سادگی و دوری از دنیاطلبی است .

برای تعمیق حرکت های معنوی در برنامه ها و برنامه سازان چه برنامه ریزی شده است ؟ تا کی باید به  صرف استفاده از نمادهای ظاهری دینی در فیلم نامه ها دلخوش بود و از اشتباهات و تاثیرات منفی ناشی اط این سطحی زندگی آزرده شد؟ چند سال دیگر عید قربان فیلم ها ژانری غیر از طنز و موضوعی غیر از گوسفند قربانی دارند و شهادت امام علی النقی مفهومی غیر از یک نوار سیاهرنگ بر کنار صفحه و چندخط شعر های سطحی به صورت نوحه  مطرح خواهد شد ؟چه برنامه ای برای سیاست گذاری تخصصی روحانیون آگاه به زمان و نخبگان مذهبی در سازمان  وجود دارد؟ آیا نتیجه همین اتکا به اطلاعات نویسندگان و دوری از متخصصین نبوده است که سبب می شود فیلم ماه مبارک هرساله داستانهای نسبتا یکسانی یابند ؟

به حمدالله مساله ابتذال غرب و شرق در صدا و سیمای ما جایی ندارد و این سازمان همواره با بدنه ای پاک و هنرمند به خدمت به ملت می پردازند ،اما چه برنامه ای برای ایستادن در مقابل موج ترویج روابط اجتماعی و خانوادگی غرب منشانه در جامعه  اتخاذ شده است ؟آیا محجبه بودن دختران جوان مجوزی برای ساختن فیلم هایی است که ابزاری جزبیداری  گرایشهای غریزی برای جذب مخاطب ندارند؟  البته ما نیز از فیلم های سازنده ای که در این زمینه ساخته شده و با ارئه راهکارها و نمایش پیامدها به ترویج ازدواج در جامعه داشته اند دفاع می کنیم اما بحث آنجاست که  در برخی موارد نویسنده هایی به دور از هیچ هیجان و لذت معنوی و حتی دنیایی دیگری، همه چیز را در این جذابیتهای ظاهری  خلاصه کنند و حتی جذب فیلم درباب دفاع مقدس را منوط به حضور یک زن جوان و داستان های حاشیه ای آن قرار دهد.

در زمینه برنامه کودک نیز دغدغه هایی وجود دارد . چه کسی است که ماجراهایی عبرت آموز مجید را جال نداند و با  لذت یک نوجوان از خلاقیت در کار تابستانه خود درتعمیرگاه  و  یا  بگومگوهای مجری با عروسک  کلاه قرمزی به وجد نیاید . داستان های آقای حکایتی و یا روایت زندگی علی کوچولو چه مشکلی داشته است که  جهش برنامه های کودک بجای اسلامی شدن بسوی موسیقی چنان است که ما بایست آرزو کنیم تا کودکان ما در آینده  مثل طفلان معصوم درون استودیو نباشند که شدت آهنگ آنها را به رقص های کودکانه ای واداشته که گاها دوربین هم قدرت پنهان کردن آنها را ندارد و یا خاله جوان خود را نبیند که در کنار عمو انواع حرکات و صدا ها را بی هیچ ابا و حیایی انجام می دهد.

این مساله و مسائل مشابه شاید ریشه در تعمیق روحیه انقلابی در بدنه موجود سازمان داشته باشد ، انسانهای زحمت کش و هنرمندی که به اندازه توان خود در حال برنامه سازی هستند، اما بی شک باید برنامه ای برای تعمیق معارف برنامه سازان و دست اندر کاران فرهنگی در ابعاد مختلف سیاسی و مذهبی است . چه کسی است که فرزندان ملت خود را تنها چند ساعت به کسی بسپارد که اندکی تردید داشته باشد که وقتی باز می گردد فرزند از دست وی رفته است . هیچ دوربین و هیچ رادیویی توانایی این را ندارد که خوش و بش های صمیمانه دوفرد  نامحرم را به هر عنوانی مجری ،مهمان ، یازیگر کارگزدان و ...- پنهان کند همان طور که  هیچ گاه فردی که خود لذت حیا و حجاب را نچشیده باشد نمی تواند این ارزش را به دیگران منتقل کند. کسی که خود آفت های اقتصاد ربوی و اقتصاد سرمایه داری را نداند خود وال استریت را جدی نمی گیرد و نمی تواند اهمیت آن را برای ملتش به تصویر بکشد .

در پایان ضمن آرزوی موفقیت روز افزون شما و همه دست اندرکاران فرهنگی ، تقاضای برنامه ریزی حرکتی عملیاتی درباب تحولی برای حرکات جهشی در سازمان داریم . حرکتی که در آن حلقه های تنگ برنامه سازی شکسته شود و از انبوه پتانسیل های موجود در شخصیت های کشور استفاده شود.

در حسرت دیدار تو آوراه ترینم

در حسرت دیدار تو آواره ترینم

همش از یه کارت پستال ساده برای معلمم شروع شد تو دبستان

و اون روزی که سال بعد ادامش رو یاد گرفتم

هرچند که تا منزل تو فاصله ای نیست

و این زمزمه خیلی لحظه ها شد ....

ولی هیچ وقت اینقدر معنی نمی داد ...من هم هیچ وقت اینقدر معنی نداشتم ...به اندازه وقتایی که از سر فلسطین توی اتوبوس با خودم اینو زمزمه می کردم

 و دیروز فهمیدم حتی این معنی هم کم بود..

وقتی در چند متری بودم و باز چشمانم در نور و فاصله نور چشمانی را نمی دید

و تنها دلخوش بود به حرکت دست ها روی سینه مولا

وقتی همه می خواندند حسین حسین شعار ماست 

شهادت افتخار ماست ....

آواره ترین یعنی همین یعنی حتی بهت و اشک امانت را ببرد تا نتوانی زمزمه کنی