مصطفی این جای عکس توست

بسمه تعالی 

 

  

این تیتر امروز روشـــــــــــــــــن بود....

++آزادراه بود اسم نشریه بسیجمان  

مصطفی روشنش کرد...  

 

++ این عکس دیوار ورودی آزادی دانشگاه است ...رد بشوید می بینید...چشم بصیرت داشته باشید آن وسط لبخند مصطفی هم هست 

 

 

در حدیث آمده است که "اذا رایتم الربیع فاذکرو ذکر النشور"، بهار آمده است و

دانشگاه حسابی بهاری شده‌ است. و چه ذکری بالاتر از ذکر نشور. چه

بسیار آدم‌هایی که در این سال به لقاء الله رفته‌اند و تو نیز. ولی این کجا و آن

کجا . مصطفی یادم به نشور که می‌افتد برای بی‌سر شهید شدنت در اربعین  

حسادت می‌کنم

. حتما اگر خودت می شنیدی مثل همیشه می‌خندیدی.

وقتی قبل از عید دیدم دارند با عجله دیو ار وروی دانشگاه را

سفید می‌کنند خودم فهمیدم. فهمیدم که می‌خواهند به سرعت قبل از

تعطیلات نقاشی دیگری بکشند و می دانستم جای تو خالی مانده است.

حتما می خواستند که برای روز ملی فناوری هسته‌ای آماده شود. شهدا

یکی یکی بر دیوار نقش می‌بستند. همان دیوار ورودیدرب آزادی را می‌گویم.

هر شب موقع رفتن به خانه، در تاریکی به زور سعی می‌کردم اثرات کمرنگ

نقش شهید بعدی را ببینم تا قبل از آنکه تصویرت را بکشند جایت را پیدا

کنم . ردیف اول خیلی زود کشیده شد. چهره شهدا نزدیک تر از قبل به نظر

می‌آمدند.

وقتی ردیف پایین هم تصویر شهید وزوایی و شوریده را دیدم هم خیلی

خوشحال بودم که چهره را اینقدر زنده کشیده بودند و هم دیگر از حدس خود

اطمینان داشتم . ردیف وسطخالی بود. کل این طرح برای این بود که شهید

جوان هسته‌ای مان هم در این وسط جای بگیرد. و چه ایده خوبی بود.

اما این بخش حتی طرح زده نمی‌شد، روزها می‌گذشتند و من با کنجکاوی

می‌خواستم ببینمت. نمی دانم چند روز قبل از تعطیلات بود که تصویر تمام شد.

تمام شد اما تو آنجا نبودی. مصطفی بجای تو نماد هسته‌ای مان را کشیده‌اند

که جای اتم پرنده‌های عاشق دارد. می دانم برایت فرقی نمی‌کند، ولی برای ما فرق می‌کند.

برای ما که هرروز آن را میبینیم و به تو سلام می‌کنیم فرق می‌کند. کاش

علیرضای کوچکت هم بداند که این عکس نماد توست. کاش ورودی‌های بعدی

هم که می‌آیند بدانند قضیه را.

مصطفی اینجا جای توست . روزت گرامی‌باد.