در حسرت دیدار تو آوراه ترینم

در حسرت دیدار تو آواره ترینم

همش از یه کارت پستال ساده برای معلمم شروع شد تو دبستان

و اون روزی که سال بعد ادامش رو یاد گرفتم

هرچند که تا منزل تو فاصله ای نیست

و این زمزمه خیلی لحظه ها شد ....

ولی هیچ وقت اینقدر معنی نمی داد ...من هم هیچ وقت اینقدر معنی نداشتم ...به اندازه وقتایی که از سر فلسطین توی اتوبوس با خودم اینو زمزمه می کردم

 و دیروز فهمیدم حتی این معنی هم کم بود..

وقتی در چند متری بودم و باز چشمانم در نور و فاصله نور چشمانی را نمی دید

و تنها دلخوش بود به حرکت دست ها روی سینه مولا

وقتی همه می خواندند حسین حسین شعار ماست 

شهادت افتخار ماست ....

آواره ترین یعنی همین یعنی حتی بهت و اشک امانت را ببرد تا نتوانی زمزمه کنی