مهمانی فرزندان روح ا...

ما را به ضیافت خود بپذیرید که شما میزبانید و ما مهمان

مهمانی فرزندان روح ا...

ما را به ضیافت خود بپذیرید که شما میزبانید و ما مهمان

یه شعر

وقتی باید از زبانت و دانسته هات استفاده کنی و چند تا که مثل دیروز خودت خیلی پرت هستند رو توجیه کنی و با سعه صدر گوش کنی هرچه می گویند چنین جملاتی را خواندن آی می چسبه 


مالک رسیده است به آن خیمه سیاه

تنها سه چار گام... نه ... این گام آخر است

 

 

اما صدای کیست که از دور می رسد؟

گویا صدای ناله « برگرد٬ اشتر! » است

 

 

این ناله ضعیف و گرفته از آن کیست؟

من باورم نمی شود از حلق حیدر است

 

 

مالک! رها کن آن سوی میدان و بازگرد

این سو پر از معاویه های مکرر است

 

 

این کوفیان فریب چه را خورده اند؟ هان!

از شام نیز روز تو کوفه سیه تر است

 

 

امروز پاره پاره قرآن به نیزه هاست

فردا سری که قاری آیات پرپر است ...

 

 

***

 

تاریخ! گوش دار به این هق هق بلیغ

این شقشقیه ای که دوباره به منبر است:

 

 

حتی عقیل طاقت عدلم ندارد٬ آه

«من یوسفم٬ که است که با من برادر است؟»

 

 

من یوسفم٬ تو یوسف بی چاه دیده ای؟

این چاه های کوفه عجب گریه پرور است ...*




سیدی و مولای ....!

اینجا کوفه نیست ...

از وبلاگ فطرس تو لینکدونی


* محمد مهدی سیار

نظرات 2 + ارسال نظر
به تو چه احمق! پنج‌شنبه 1 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 11:39 ق.ظ

واقعا خاک بر سرت!!!
کاش زودتر تو جونت فدای رهبرت بشه که هم تو بمیری هم اون بلکه ایران یه نفسی بکشه!
البته این رهبرت با این همه نفرینی که پشتشه آینده ی هولناکی خواهد داشت!!
عین اون یکی رهبر گور به گور شده ات که لخت و عور افتاد پایین!!!
بمیرین که بلکه ایران یه کم از کثافت پاک بشه بدبخته شست و شوی مغزی شده!!!

اگر تسلیم شوی بالاتر است پنج‌شنبه 1 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 01:05 ب.ظ

استادى دستور مى داد که شاگردش مثلاً چهل روز ترکِ حیوانى کند، ولى روز سى و نهم یک مرغ بریان مى کرد و براى او مى برد تا تناول کند. شاگرد مى گفت: با این همه تحمّل زحمت و ریاضت در ترک حیوانى تا این مدت، چه طور بخوریم؟! استاد مى گفت: اگر تسلیم شوى، بالاتر است!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد